بازاریابی مجدد و ریتارگتینگ گوگل ادز اغلب به صورت همسان و مترادف استفاده میشوند، اما تفاوتهای اساسی بین این دو مفهوم مهم وجود دارد که تبلیغکنندگان رسانههای پرداختی مانند گوگل ادز باید آگاه باشند.
بازاریابی مجدد در مقابل بازاریابی هدفمند ( ریتارگتینگ گوگل ادز ): دو روی یک سکه!
مدیران تبلیغاتی وقت زیادی را برای جذب مخاطبان، تست خلاقیت و بررسی دادهها صرف میکنند. این فرایند ممکن است زمانبر باشد و تنها تعداد کمی از بازدیدکنندگان تبلیغات به مشتری تبدیل میشوند. گاهی اعداد بازدیدکنندگان وب افزایش مییابد، اما این افزایش در فروش قابل مشاهده نیست. بازاریابی مجدد و بازاریابی هدفمند به شما این امکان را میدهند که به مشتریان پیشین دسترسی پیدا کنید که احتمال خرید بیشتری دارند. این استراتژی میتواند در تلاشهای بازاریابی بسیار موثر باشد.
ریتارگتینگ گوگل ادز در بازاریابی دیجیتال به چه معنی است؟
تبلیغات هدفمند (ریتارگتینگ) میتواند چندین رویکرد داشته باشد. این نوع تبلیغات آنلاین به کاربرانی هدف میگیرد که به سایت شما بازدید کردهاند اما خرید نکردهاند. با استفاده از کوکیها، میتوان آنها را با تبلیغات مجدد هدفمند کرد. این تبلیغات از طرف شبکههای مختلف قرار داده میشوند و به بازدیدکنندگان شما در سایتهای دیگر نمایش داده میشوند. تبلیغات مجدد را میتوان به دو دسته “رویدادهای داخل سایت” و “رویدادهای خارج از سایت” تقسیم کرد.
هدف قراردادن تعاملات با رویکرد داخل سایت
در این نوع بازاریابی هدفمند به هدفگیری افرادی اشاره دارد که قبلاً به سایت شما بازدید کردهاند اما خرید نکردهاند. این نوع تبلیغات به افرادی که تعاملات داخل سایت داشتهاند، هدفگیری میکند و میتواند تبدیلها را افزایش دهد. از جمله روشهای بازاریابی مجدد میتوان به هدفگیری بر اساس محصولات مورد تعامل، نحوه پیدا کردن سایت و همچنین افرادی که علاقهمندی را ابراز کردهاند اما خرید نکردهاند، اشاره کرد. استفاده از پلتفرمهای مختلف مانند گوگل و فیسبوک نیز امکانپذیر است. کمپین های دارای بازاریابی هدفمند نسبت به کمپینهای بدون بازاریابی هدفمند، نرخ تبدیل بالاتری را ارائه میدهد.
هدف قراردادن تعاملات با رویکرد خارج از سایت
قبلاً بازاریابی هدفمند (ریتارگتینگ) به رفتار درون وبسایت محدود بود. اما با افزایش استفاده کاربران از رسانههای اجتماعی، اطلاعات محصول و برند در مناطق دیگر نیز منتشر شد. این باعث شد که تعاملات مخاطب در مکانهایی که توسط برند مالک نبودند، وجود داشته باشد. شرکتهای بزرگ رسانهای مانند متا شروع به امکانسنجی در پلتفرمهایی خارج از سایت کردهاند.
این امکان به برندها اجازه میدهد تا براساس اقدامات کاربران در پلتفرمها، مانند صفحهها، رویدادها و موارد دیگر که توسط فیسبوک کنترل میشوند، تبلیغات مجدد را هدفگیری کنند. این وضعیت باز هم بازاریابی هدفمند را محدود به افرادی که هنوز به مشتری تبدیل نشدهاند، نشان میدهد. این واقعیت نشان دهنده یک دنیای جدید از هدفگیری در محلهای خارج از سایت است. یعنی مشتریانی که وارد سایت شما شده اند اما خرید نکرده اند در هر کجای دنیای وب و شبکه های اجتماعی می توانند مجددا توسط شرکت های تبلیغاتی هدف تبلیغات شما قرار گیرند.
بازاریابی مجدد چیست؟
حال که با مفهوم بازاریابی هدفمند یا همان ریتارگتینگ آشنا شدید به بحث بازاریابی مجدد یا ریمارکتینگ بر میگردیم. گاهی بازاریابی مجدد به عنوان “بازاریابی هدفمند یا ریتارگتینگ” اشاره میشود. ابزارهای گوگل نیز اغلب ابزارهای بازاریابی مجدد هستند. بازاریابی هدفمند مربوط به جلب مشتریان هنوز مشتری نشده به مسیر خرید است، در حالی که بازاریابی مجدد بیشتر به دوباره جذب مشتریان موجود از طریق ایمیل یا تبلیغات مربوط میشود.این میتواند از طریق ارسال ایمیل یا تبلیغات به بخشهای مشتریان فعلی انجام شود.
تفاوت مبهم بین بازاریابی مجدد و ریتارگتینگ گوگل ادز در عمل
شما حتما تجربه استفاده از متا ادز و یا گوگل ادز را داشته اید. ما در آژانس تبلیغاتی تیام دائما با کمپینهای مختلفی در این زمینه رو به رو بودهایم. بعد از مدتی که شما کمپین خود را راهاندازی میکنید بر اساس ایمیل یا اطلاعاتی که از لیست مشتریان خود که از طریق تبلیغات جذب کردهاید می توانید اطلاعات آنها را در متا یا گوگل ادز و در بخش زیر هدف گذاری نمایید:
حال از این ببعد تفاوت ریمارکتینگ و ریتارگتینگ گوگل ادز شروع می شود.
اگر شما برای مشتری خود که از شما خرید کرده است پیام، محصول محتوا و یا هر خدمت دیگری را ارسال نمایید که منجر به خرید دیگر و یا بیشتری شود، در این صورت شما از تکنیک های ریمارکتینگ استفاده کرده اید.
اما اگر مشتری شما هنوز خریدی انجام نداده است و تبدیل به مشتری نهایی نشده، و شما همان محصولی که مشتری به دنبال آن به سایت شما آمده است را با همان پیام تبلیغاتی در معرض مشتری خود قرار دهید در این صورت از ریتارگتینگ استفاده کرده اید.
چه زمانی از ریتارگتینگ و یا ریمارکتینگ استفاده کنیم؟
استفاده از بازهدفی یا بازاریابی مجدد در بازاریابی به استراتژی شما بستگی دارد. ادغام این دو روش میتواند تبدیلها را افزایش دهد و هزینهها را کاهش دهد. بازهدفی برای جذب مشتریان جدید استفاده میشود در حالی که بازاریابی مجدد برای حفظ مشتریان فعلی استفاده میشود.
چه زمان ریتارگتینگ را اولویت راهبردی خود قرار دهیم؟
ریتارگتینگ مربوط به جذب مشتریان بالقوه است که با برند شما در ارتباط بودهاند. استراتژی ریتارگتینگ موثر است اگر هدف شما جلب مشتریان جدید باشد، محصول یا خدمات شما یکبار خرید معمولی داشته باشند، و هزینههای تبلیغاتی شما برای ایجاد آگاهی بالا باشد. استفاده از بازهدفی میتواند به جذب کاربران جدید کمک کند و ارزش تبلیغات آگاهی از برند را افزایش دهد.
چه زمان ریمارکتینگ را اولویت راهبردی خود قرار دهیم؟
بازاریابی مجدد مربوط به جذب دوباره مشتریان قبلی است. استراتژی بازاریابی مجدد مناسب است اگر محصول یا خدمات شما معمولاً تکراری باشد، میخواهید مشتریان را با محصولات اضافی ارتقا دهید، و بودجه بازاریابی زیادی ندارید. استفاده از کانالهای رایگان مانند ایمیل یا پیامک، راه خوبی برای جذب مجدد مشتریان فعلی است. نگهداری مشتریان پس از خرید، ارتباطات بلندمدت را ایجاد میکند و مشتریان بهترین حامیان برند هستند.
نتیجه گیری
در این متن در خصوص ریتارگتینگ و ریمارکتینگ دو واژه مهم و پر تکرار در بازاریابی دیجیتال آشنا شدید. به صورت خلاصه مشتریان به هر نحوی به سایت و یا شبکه اجتماعی شما وارد می شوند.
اگر شما با استفاده از ابزارهای تبلیغاتی گوگل، فیسبوک یا هر پلتفرم دیگری بتوانید مشتری که فقط به سایت شما مراجعه کرده است را در سایر سایت ها و پلتفرم های دیگر با پیام تبلیغاتی خود دو باره به سایت برگردانید و خرید را انجام دهید به این عمل ریتارگتینگ می گویند. اما فرض کنید شما یک مشتری دارید که از شما خرید به هر نحوی انجام داده است.
در صورتیکه برای این مشتری پیام هایی از طریق مختلف ارسال نمایید و وی را به خرید بیشتر و یا مجدد تشویق کنید شما در حال انجام بازاریابی مجدد هستید. پلتفرم های تبلیغاتی گوگل و متا به شما این اجازه را می دهد تا این اقدامات را به صورت هوشمند انجام دهید.