فهم رسانههای تبلیغاتی پولی و نقش آن در تحول بازاریابی دیجیتال برای استراتژی بازاریابی دیجیتال موفقیتآمیز بسیار مهم است. بدیهی است که یک استراتژی رسانهای پولی که با دقت طراحی شود، برای برندها بسیار حیاتی است تا وسعت دید خود را تقویت کرده و به صورت موثر به مخاطبان هدف خود نزدیک شوند.
در یک تعریف ساده، رسانههای پولی و پرداختنی نوعی از تبلیغات یا ترویج محصولات و خدمات هستند که برای نمایش آنها پرداخت میکنید، در حالی که هدف رسانههای اکتسابی در معرض قراردادن برند و محصولات هستند که از طریق تجربیات مثبت مشتریان، اشتراکگذاریهای رسانههای اجتماعی، بیان برند در مقالات یا با ایجاد شایعهها ایجاد میشوند.
بهترین مثال از رسانه های پولی خدمات ارائه شده توسط گوگل ادز بخش تبلیغاتی شرکت گوگل باشد. با این حال، فهم این تفاوتها تنها کافی نیست؛ بلکه مهم است که چگونگی کارکرد این تفاوتها با یکدیگر را بخصوص در ارتباط با استراتژی بازاریابی دیجیتال درک کنیم. هسته یک کمپین رسانهای پرداختی استراتژیک، در این است که رسانههای کسبشده و پرداختی، اگرچه دو استراتژی بازاریابی متفاوت هستند، اما همدیگر را تکمیل میکنند و نتایج کلی بازاریابی را بهبود میبخشند، البته زمانی که به صورت هماهنگ استفاده میشوند
اهمیت و لزوم انتخاب استراتژی بازاریابی دیجیتال
یکی از اولین و پایه ای ترین مراحل در پیاده برنامه های بازاریابی دیجیتال، انتخاب و تدوین استراتژی بازاریابی دیجیتال می باشد. در همین زمینه برخی متخصصان معتقد هستند انتخاب درست و بهینه استراتژی بازاریابی دیجیتال در ابتدای مسیر می تواند در تمامی مسیر توسعه فعالیت های بازاریابی دی فضای دیجیتال موثر باشد.
زمانی که شما راهبرد ها و استراتژی بازاریابی دیجیتال خود را تدوین می کنید در واقع در حال تعریف مسیر آینده کسب و کار خود می باشید و از این منظر این مفهوم یم تواند بر تمامی جنبه های اجرایی و عملیاتی کسب و کار تاثیر گذار باشد.
بنابراین متخصصان بازاریابی دیجیتال همواره توصیه می کنند تا استراتژی بازاریابی دیجیتال خود به در ابتدای مسیر و با صرف زمان مناسب تعیین نمایید.
اما اینکه چگونه بتوان استراتژی بازاریابی دیجیتال را به صورتی تنظیم کرد که در نهایت بتواند به یک موفقیت برای کسب و کار منجر شود، نیاز به دانستن نکاتی دارد که در این مقاله تلاش کرده ایم تا به آنها بپردازیم.
مزایای تبلیغات پولی و یا کلیکی در استراتژی بازاریابی دیجیتال چیست؟
در انتخاب استراتژی بازاریابی دیجیتال ، تصور کنید که رسانههای پولی یا پرداختنی مانند یک شیر آب هستند. همانطور که آب به آرامی یا به شدت جاری میشود، تبلیغات پرداختی و فعالیتهای تبلیغاتی هم میتوانند به منظور مدیریت جریان و تأثیر دسترسی به مخاطبان بیشتر یا کمتر شوند. همانطور که یک شیر جریان آب را تنظیم میکند، رسانههای پرداختی به شرکتها اجازه میدهد تا حجم و کارآمدی تلاشهای بازاریابی خود را تنظیم کنند.
با این حال، ماهیت تنظیمی رسانههای پرداختی تنها مزیت آن نیست. در واقع، رسانههای پرداختی دارای مزایای فراوانی هستند که وقتی به طور موثر استفاده میشوند، بر شرکتها و تیمهای بازاریابی تأثیر مثبتی دارند، از جمله:
کنترل دقیق بر دسترسی به مخاطبان: رسانههای پرداختی شامل کانالهای متنوعی مانند تبلیغات موتورهای جستجو، تبلیغات رسانههای اجتماعی، تبلیغات نمایشی، محتوای اسپانسرشده و غیره میشود. از طریق سرمایهگذاری در این کانالها، شرکتها میتوانند به دقت به مخاطبان هدف خود دست یابند. شدت تبلیغات میتواند با اختصاص منابع بیشتر یا کمتر به این کانالها بهینه شود، بنابراین امکان کنترل دسترسی به کمپین بازاریابی وجود دارد.
انعطاف در اختصاص بودجه: یکی از مزایای کلیدی رسانههای پرداختی در انعطافپذیری آن در اختصاص بودجه است. شرکتها امکان دارند که بیشترین میزان از منابع خود را به تبلیغات پرداختی اختصاص دهند وقتی که به دیداری بیشتر، تولید سرنخ یا تحریک فروش نیاز دارند. به همین ترتیب، اگر نتایج مورد انتظار به دست آمده باشد یا نیاز به صرفهجویی باشد، بودجه میتواند مطابق با این نیازها تنظیم شود. این قابلیت برای تنظیم شدت هزینههای تبلیغاتی به شرکتها امکان میدهد که تلاشهای بازاریابی خود را با هدفهای خود و منابع مالی خود بهینه کنند.
پایش عملکرد به صورت زمان واقعی: رسانههای پرداختی قابلیت ارزشمندی را ارائه میدهند که عملکرد کمپینهای تبلیغاتی را به صورت زمان واقعی پایش و اندازهگیری کند. شرکتها میتوانند شاخصهای عملکرد اساسی مانند بازدیدها، کلیکها، تبدیلها و بازدهی تبلیغات را بررسی کنند تا موفقیت فعالیتهای رسانههای پرداختی خود را ارزیابی کنند. نتایج مثبت و همترازی با اهداف مورد نظر میتواند باعث افزایش شدت تبلیغات شود تا از شتاب بهره گرفته شود. به طرف دیگر، اگر نتایج کمبود داشته باشد، تنظیماتی انجام میشود یا شدت کاهش یافته تا منابع بهینه شوند و بازده سرمایه گذاری افزایش یابد.
آزمایش A/B و بهینه سازی: رسانههای پرداختی همچنین به شرکتها اجازه میدهد تا آزمایشهای A/B و استراتژیهای بهینه سازی را انجام دهند. با ایجاد چندین نسخه از تبلیغات، صفحات فرود یا عناصر کمپین، شرکتها میتوانند با رویکردهای مختلف آزمایش کنند تا مؤثرترین راهکارها را تشخیص دهند. این فرآیند انتقالی به آنها اجازه میدهد تا استراتژی تبلیغاتی خود را بهبود بخشند و کارآمدی کمپین را افزایش دهند. از دادههای به دست آمده از آزمایشهای A/B، شرکتها میتوانند سپس شدت تبلیغات خود را تنظیم کنند تا بر روی عناصر موفق تمرکز کرده و عناصر کم عملکرد را حذف کنند.
برای تدوین استراتژی بازاریابی دیجیتال نیاز به درک تمامی این مفاهیم دارید. درک این مفاهیم در نهایت می تواند به بهبود عملکرد شما در انتخاب نوع استراتژی بازاریابی دیجیتال تاثیر گذار باشد.
ارزانترین نرخ شارژ گوگل ادز در کشور
چرا اغلب برندها در زمینه هزینه های رسانه ای پرداختی خود در استراتژی بازاریابی دیجیتال اشتباه می کنند؟
رسانههای پولی موثر باید توجه مشتریان بالقوه را جلب کرده و آنها را متقاعد کند که از محصول شما استفاده کنند. صرف نظر از روش، تبلیغات شما باید واضح و سازگار باشد تا بیانیه موقعیت یابی منحصر به فرد شرکت شما را منعکس کند. با این حال، ممکن است به نظر برسد که استراتژی بازاریابی CPA شما به دلیل برخی عوامل، نتایج مورد نظر شما را ایجاد نکند:
فقدان اهداف واضح و قابل اندازه گیری: بسیاری از سازمان ها در تعیین اهداف مشخص برای برنامه های رسانه ای پولی خود شکست می خورند. ردیابی موفقیت یا بهینه سازی مبتنی بر داده بدون اهداف روشن دشوار است.
هدف گذاری ناکافی مخاطب: هدف قرار دادن مخاطب نادرست یا استفاده از هدف گذاری گسترده می تواند باعث هدر رفتن هزینه های تبلیغاتی شود. برای دستیابی به مخاطبان صحیح، برندها باید زمان خود را برای تحقیق در مورد بازار هدف خود سرمایه گذاری کنند و از ابزارهای هدفمندی که در پلتفرم های مختلف قابل دسترسی هستند استفاده کنند.
نادیده گرفتن تجزیه و تحلیل داده ها در تدوین استراتژی بازاریابی دیجیتال: برندها اغلب اهمیت تجزیه و تحلیل داده های کمپین را نادیده می گیرند. نظارت بر شاخصهای کلیدی و انجام ارزیابیهای عملکرد منظم برای تعیین اینکه چه چیزی کار میکند و چه چیزی کار نمیکند، حیاتی است. برندها با نادیده گرفتن تجزیه و تحلیل داده ها، پتانسیل بهینه سازی و افزایش بازگشت سرمایه را از دست می دهند.
تبلیغات و پیامرسانی ضعیف: خلاقیت و پیامرسانی تبلیغات باید قانعکننده باشد تا توجه را به خود جلب کند و باعث جذب مشتری شود. بسیاری از برندها در تولید تبلیغات جالب، مرتبط و جذاب که با جمعیت هدف آنها صحبت می کند، سرمایه گذاری نمی کنند.
تاکید بیش از حد بر نرخ کلیک (CTR): در حالی که CTR یک شاخص مهم است، نباید تمرکز اصلی یک کمپین باشد. CTR بالا اغلب بر شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) مانند نرخ تبدیل یا بازده هزینه تبلیغات اولویت دارد. تطبیق اهداف تبلیغاتی با KPIهای مرتبط بسیار مهم است.
صفحات فرود ناکارآمد: طراحی ضعیف، گیج کننده یا بی ربط صفحات فرود می تواند منجر به هدر رفتن هزینه تبلیغات و از دست رفتن تبدیل شود. صفحات فرود باید برای تبدیل بهینه شوند و تجربه کاربری ثابتی را ارائه دهند.
تست و بهینه سازی ناکافی: برنامه های رسانه پولی موفق نیاز به آزمایش و بهینه سازی مداوم دارند. برندها اغلب در آزمایش قالبهای تبلیغاتی مختلف، مکانیابی، گزینههای هدفگیری و تاکتیکهای پیشنهادی شکست میخورند. تست A/B و بهینه سازی مبتنی بر داده برای افزایش عملکرد کمپین ضروری است.
نادیده گرفتن تجربه تلفن همراه: تبلیغات و صفحات فرود باید سازگار با موبایل باشند و تجربه کاربری ثابتی را در دستگاه ها و اندازه صفحه نمایش ارائه دهند.
نامهای تجاری و پیامرسانی ناسازگار: برندهایی که در برندسازی و پیامرسانی خود در کانالهای رسانهای پولی متعدد حفظ نمیکنند، ممکن است مصرفکنندگان خود را سردرگم کرده و از تعامل خارج کنند. هویت برند و استراتژی پیام به یادآوری برند و ایجاد اعتماد کمک می کند.
انتظارات غیر واقعی و تفکر کوتاه مدت: برندها ممکن است انتظار نتایج فوری و غیر واقعی را از عملیات تبلیغاتی پرداختی خود داشته باشند. طرحهای رسانهای پولی برای بهینهسازی، بهینهسازی و دستیابی به نتایج هدفمند به زمان و تعهد نیاز دارند. تفکر کوتاه مدت می تواند منجر به تصمیم گیری های عجولانه، استراتژی ناکارآمد و هدر رفتن منابع شود.
از طریق هم افزایی بازاریابی را با قدرت رسانه های پولی و کسب درآمد ایجاد کنید
استفاده همزمان از سئو و تبلیغات پولی و یا کلیکی یکی از روش های موثر در انتخاب استراتژی بازاریابی دیجیتال است. بسیاری از مدیران بازاریابی دیجیتال اعتقاد دارند که ترکیب صحیح از این دو ابزار بازاریابی می تواند در نهایت به نتایج اثربخش منجر شود.
در چشمانداز دیجیتالی پویا و سریع امروزی، استفاده مؤثر از رسانههای پولی و درآمدی، کلید موفقیت در بازاریابی است. بهعلاوه، با بهرهگیری از قدرت هدفگیری دقیق رسانههای پولی، نظارت در زمان واقعی، و بینشهای مبتنی بر داده، برند شما میتواند این استراتژیها را برای حداکثر تأثیرگذاری بهینه کند.
برای ایجاد یک رویکرد بازاریابی جامع که با مخاطبان هدف شما طنین انداز می شود، درک تعامل ظریف بین رسانه های پولی و درآمدی ضروری است. از تقسیمبندی دقیق مخاطب و ارسال پیامهای متناسب گرفته تا هدفگیری مجدد مؤثر و توزیع محتوای استراتژیک، زمانی که رسانههای پولی و درآمدی از نظر استراتژیک همسو باشند، پتانسیل رشد بیپایان است.
اگر میخواهید تلاشهای بازاریابی خود را به سطح بعدی ارتقا دهید، از شما دعوت میکنیم تا با انتخاب خدمات آژانس تبلیغاتی تیام، درهای جدید را به روی کسب و کار خود باز کنید. ما با استاندارد های اروپایی سطح کسب و کار شما را ارتقا میدهیم.
کدام روش تبلیغات پولی برای کدام استراتژی بازاریابی دیجیتال بهینه تر است؟
یکی از مهم ترین سوالاتی که همواره در خصوص تبلیغات پولی و استراتژی بازاریابی دیجیتال می شود این است که بهینه ترین نوع تبلیغ برای کسب و کار من چیست؟
پاسخ به این سوال نیازمند درک صحیح کسب و کار و همچنین اهداف شما دارد. موضوعات زیر تاثیر بالایی بر تصمیم گیری برای انتخاب روش تبلیغات پولی دارند:
- میزان بودجه مورد نظر
- مخاطبین و شناخت و درک مکان های حضور آنها
- نوع محصول
- پلتفرم ورودی مخاطبین
با درک صحیح این عوامل می توانید انتخاب کنید که بهترین و بهینه ترین روش تبلیغات پولی کدام است.
برای مثال اگر بودجه محدودی برای تبلیغات دارید و به دنبال روش های نوین برای آن می باشید از گوگل ادز می توانید استفاده کنید.
اگر به دنبال حضور بیشتر در شبکه های اجتماعی هستید و مشتریان شما نیز در این شبکه ها حضور دارند بهترین گزینه تبلیغ در شبکه های اجتماعی است.
در همین بخش نیز باز هم باید جزئی تر شوید. برای مثال اگر به دنبال مخاطبین عمومی می باشید اینستاگرام می تواند گزینه مطلوبی برای شما باشد. اما اگر به دنبال تبلیغ برای افراد حرفه ای در کسب و کار خاص می باشید لینکدین گزینه بهتری است. چراکه این افراد زمان تخصصی بیشتری را در این شبکه اجتماعی سپری می کنند و بنابراین تبلیغ شما احتمالا بهینه تر خواهد بود.
نوع محصول هم تاثیر بالایی بر شبکه انتخابی دارد. برای مثال محصولات فوق تخصصی بهتر است در شبکه هایی تبلیغ شود که برای متخصصین می باشند. اما هر چه محصول عمومی تر و غیر تخصصی می شود وی توانید به سمت تبلیغات در شبکه های اجتماعی حرکت نمایید.
بهرحال برای تعیین نوع استراتژی بازاریابی دیجیتال خود می بایست از روش ها و ابزارهای مختلفی استفاده کنید و در نهایت این روند بازار و داده های کسب شده است که به شما می گوید آیا استراتژی مناسبی را انتخاب کرده اید و یا خیر؟
بازاریابی دیجیتال از طریق گوگل ادز
حتما گوگل ادز یا تبلیغات گوگل را شنیده اید. گوگل به عنوان یکی از محبوب ترین موتورهای جستجو در جهان اقدام به ارائه پلتفرم خود برای تبلیغات کسب و کارها کرده است.
اما چرا تبلیغات گوگل ادز تا این مقدار مورد استقبال قرار گرفته است را می توان در ماهیت این نوع تبلیغ دانست.
گوگل پلتفرم گوگل ادز را در اختیار کاربران قرار داده است تا از این طریق کسب و کارها بتوانند در قالب یک روش بسیار حرفه ای و به روز با بهینه ترین حالت به تبلیغ کسب و کار خود بپردازند.
فرض کنید شما فروشنده لباس در بازار محلی هستید و به دنبال توسعه بازار خود هستید. کاری کنید که هر فردی در هر کجای کشور کلمه خرید لباس را سرچ کرد در جستجو ها به شما برسد. عالیست نه؟
این یکی از قابلیت های مهمی است که گوگل برای کسب و کارها فراهم کرده است. نیاز به زمان ندارد و در طول چند ساعت اکانت گوگل ادز شما ساخته می شود و می توانید تبلیغ کنید.
بهینه بودن هزینه های تبلیغ، مدیریت و کنترل تبلیغات، امکان تبلیغ برای کسب و کارهای کوچک تا بزرگ، و بسیاری از ویژگی های دیگر باعث شده است تا تبلیغات گوگل به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای بازاریابی دیجیتال مطرح شود.